امام عشق
مولا جان، ثانیه ها مشتاقانه فدای آمدنت میشوند
دو شنبه 28 فروردين 1391برچسب:, :: 19:30 :: نويسنده : گمنام وصیت من درباره قرض و دین نیست. مدیون کسی نیستم، در حالی که به دیگران زیاد قرض دادهام. به کسی بدی نکردهام. در زندگی خود جز محبت، فداکاری، تواضع و احترام نبودهام. از این نظر نیز به کسی مدیون نیستم … وصیت من درباره عشق و حیات و وظیفه است … ادامه مطلب ... یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 17:1 :: نويسنده : گمنام عشق هدف حیات و محرک زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیدهام و بالاتر از عشق چیزی نخواستهام. عشق است که روح مرا به تموج وا میدارد، قلب مرا به جوش میآورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر میکند، مرا از خودخواهی وخودبینیی رهاند، دنیای دیگری حس میکنم، در عالم وجود محو میشوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیدهای زیبابین پیدا میکنم. لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا میربایند و از این عالم به دنیای دیگری میبرند … اینها همه و همه از تجلیات عشق است … فرازی از وصیت نامه شهید دکتر چمران ادامه دارد... یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 1:8 :: نويسنده : گمنام شب تا صبح نخوابید. نماز می خواند.دعا می کرد. گریه می کرد. می گفت« من شهید می شم. » گفتم « مصطفی . این حرف ها رو بگذار کنار . بگیر بخواب نصفه شبی .» گفت « نه . به جان خودم شهید می شم. می دونم وقتش رسیده .» ول کن نبود. چشم هایش سرخ شده بود . گریه اش بند نیم آمد. صبح موقع رفتن، گفت «چند وقت دیگه عروسیه . باید قول بدی می آی.» گفتم « این همه گریه و زاری می کنی، می گی می خوام شهید بشم. دیگه زن گرفتنت چیه؟» گفت« خانمم سیده . می خواهم « به حضرت زهرا محرم باشم. شاید به صورتم نگاه کند.» بر گرفته از خاطرات شهید ردانی پور شهيد بهشتي
یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, :: 1:2 :: نويسنده : گمنام شهيد سيد مرتضي آويني
شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 20:54 :: نويسنده : گمنام كاش باراني ببارد قلبها را تر كند شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : گمنام گوش فرا بده... ادامه مطلب ... شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 20:25 :: نويسنده : گمنام خواهران شما هم با اخلاق خوبتان با ديگران و هم با حجابتان بر چشم كوردلان تاريخ بكوبيد كه راه شهدا را ادامه دادهايد و همچون زينب مانند كوه استوار و محكم باشيد
شهيد حشمتالله اميني شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 20:22 :: نويسنده : گمنام اي مهدي (عج) عزيز فرمانده جبههها، اي ياور رزمندگان اسلام، به ياريمان بشتاب، و در آخرين لحظات چشمانم را به جمالت منور فرما و از خدا ميخواهم در هنگام شهادتم، مهدي (عج) حاضر باشد، مهدي جان (عج) در لحظه شهادت سرمان را بردار و در آغوش بگذار که ما جز دامان تو پناهي نداريم
شهيد علي دستان شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 20:16 :: نويسنده : گمنام
شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : گمنام آنگاه گفت: «من مليکه هستم دختر «يشوعا» و نوه ي قيصر روم.» من سيزده ساله بودم که.... ادامه مطلب ... شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 15:46 :: نويسنده : گمنام زندگانی مادر حضرت بقیه الله(عج) آزاده اي از تبار وارستگان
آورده است که:
ادامه مطلب ...
شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 12:35 :: نويسنده : گمنام گفتند بچه است. عمليات نرود. گريه كرد، زياد. يك كوله پشتي دادند پر از باند و پنبه. گفتند امدادگر باشد. عمليات شروع شد. مجروح پشت مجروح. سر يكي دو ساعت همه وسايلش تمام شد. خواست برود جلو كه يك مجروح ديگر آوردند. با كمربند دستش را بست. مجروح بعدي را آوردند آستينهاي لباسش را پاره كرد و پايش را بست... بر گرفته از خاطرات شهدا شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 11:42 :: نويسنده : گمنام خيال آمدنت ديشبم به سر مي زد شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 11:36 :: نويسنده : گمنام یک کارت برای امام رضا ،مشهد . یک کارت برای امام زمان، مسجد جمکران . یک کارت برای حضرت معصومه،قم .این یکی را خودش برده بود انداخته بود توی ضریح . « چرا دعوت شما را رد کنیم؟ چرا به عروسی شما نیاییم؟ کی بهتر از شما؟ ببین همه آمدیم. شما عزیز ما هستی .» حضرت زهرا آمده بود به خوابش ، درست قبل از عروسی! به نقل از همسر شهید مصطفی ردانی پور شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, :: 11:1 :: نويسنده : گمنام با نام و یاد پروردگار وعنایت حضرت بقیه الله (عج) وبلاگ امام عشق با موضوع امام زمان و دوران آخرالزمان و شهدای گرانقدر شروع به کار کرد. به امید ان روز که ما هم در رکاب مولایمان شهادت نصیبمان گردد.
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||||
|