امام عشق
مولا جان، ثانیه ها مشتاقانه فدای آمدنت میشوند
یک شنبه 7 مهر 1392برچسب:, :: 7:14 :: نويسنده : گمنام مختار: تو چرا از قافله عشق جا ماندی؟ کیان: راه را گم کردم ابو اسحاق. مختار: راه بلدی چون تو که راه را گم کند، نابلدان را چه گناه؟ کیان: راه را بسته بودند از بیراهه رفتم هرچه تاختم مقصد را نیافتم. وقتی به نینوا رسیدم خورشید بر سر نیزه بود. مختار: شرط عشق جنون است. ما که ماندیم مجنون نبودیم. ای منتظران مهدی«عج» به هوش، اگر با آمدن آفتاب از خواب بیدار شویم نمازمان قضاست جمعه 5 مهر 1392برچسب:, :: 7:35 :: نويسنده : گمنام شهيد مسعود تفنگچي
جمعه 5 مهر 1392برچسب:, :: 7:25 :: نويسنده : گمنام هنر آن است که بمیری، پیش از آنکه بمیراندت، مبدأ و منشأ حیات آناناند که چنین مردهاند. پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: 6:14 :: نويسنده : گمنام اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را ميشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او ميگويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكاييها ميگويند، مرموز نيست. هر قدر كه داخل ايران، او را كم ميشناسند، خارج از اين مرزهاي جغرافيايي، قصههاي حيرتآوري از او بر سر زبانهاست كه با آميختهاي از راست و دروغ، شبحي ترسناك و هول انگيز از او ارائه ميدهد كه گويي همه منافع امريكاييها را در خاورميانه به خطر انداخته است و جالب آنكه هر قدر آنها او را ترسناكتر و هولانگيزتر معرفي ميكنند، اينجا داخل ايران اسلامي، آنها كه او را ميشناسند، از حجب و تواضع و آرامش او ميگويند، مردي كه برخلاف آنچه امريكاييها ميگويند، مرموز نيست. هر قدر او آرام و بيسر و صدا ميرود و ميآيد و كارهايش را انجام ميدهد، بيرون از مرزهاي جمهوري اسلامي در مورد او، يعني سردار سرلشكر قاسم سليماني، فرمانده سپاه قدس ايران خيلي خبرها هست. آنها از او و سپاه تحت امرش ميترسند و همين ترس سرآغاز خبرهاي بعدي است، آنها او را تروريست ميخوانند، بارها و بارها تحريمش ميكنند، به او اتهام دخالت در امور ساير كشورها را ميزنند، او را فردي بسيار قدرتمند در عرصه سياست خارجي جمهوري اسلامي در خاورميانه توصيف ميكنند، او را متهم پرونده ترور رفيق حريري ميدانند و سرانجام آنكه، آنها در كنگره امريكا، صريحاً و رسماً پيشنهاد ترور او را ميدهند! شايد تعجبي هم نباشد، آخر آنها از مبارزه با قاسم سليماني و نيروهايش ناتوان شدهاند، به همين سادگي! ادامه دارد..... پنج شنبه 4 مهر 1392برچسب:, :: 5:48 :: نويسنده : گمنام براي همه دختراش که به سن تکليف مي رسيدن يه چادر مي گرفت . يه چادر گل قرمزي هم براي من خريده بود و قرار بود اون روز سر سفره افطار بهم هديه بده . قبل از افطار بهش گفتم : امروز تو مدرسه وقتي دوستم فهميد قراره برام چادر بخري بهم گفت : ما ديشب هيچي براي افطار نداشتيم، خوش به حال شما که چادر هم داريد هيچي نگفت و بلند شد رفت همه نشسته بوديم سر سفره و منتظر اذان بوديم که ديدم کاسه آش رو آورد داد به من و گفت : ببر براي دوستت گفتم : پس خودمون با چي افطار کنيم؟ گفت : با هموني که دوستت ديشب افطار کرد! شهيده کبري حسن زاده یک شنبه 29 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 18:0 :: نويسنده : گمنام اهالی یک دهکده تصمیم گرفتند برای نزول باران دعا کنند؛ روز موعود همه مردم برای مراسم دعا در محلی جمع شدند، اما در این میان تنها یك پسر بچه با خودش چتر آورده بود!
جمعه 6 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 7:55 :: نويسنده : گمنام بسم رب المهدی چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, :: 7:30 :: نويسنده : گمنام
گویندهمه که روز عید آمده است این نکته بطبع من بعید آمده است روزیست به ماعید که گویند همه زان یار سفرکرده نوید آمده است
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:, :: 21:6 :: نويسنده : گمنام با شهدا سال را تحویل کنیم همزمان با لحظه تحویل سال در قطعه 44 (شهدای گمنام) گلزار شهدای بهشت زهرا ، مراسم تحویل سال برگزار می گردد. منتظر قدوم سبزتان هستیم یاد همه شهدا بخیر
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
|
|||
|